سفارش تبلیغ
صبا ویژن



چند وقتی است که در بازارِ بازی های یارانه ای، شاهد برخی از محصولات بومی هستیم، یکی از جدیدترین این محصولات که توانسته نام خود را در رده ی بازی های جذاب و پر مخاطب قرار دهد و حتی در خارج از کشور با استقبال خوبی مواجه شده است، بازی ایست به نام «گرشاسپ».

برای آشنایی شما عزیزان با بازی سازی در ایران و ضرورت آن، و در خصوص بازی نامبرده، گفتگویی با آقای دکتر مینایی داشته ایم که تقدیم می گردد.

 

1-آقای دکتر مینایی می خواستیم ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که در این مجموعه چه نقشی ایفا می کنید؟

مینایی هستم،

مدیر عامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای،

حدود هفده سال در خدمت حوزه ی علمیه ی قم بودیم،

همزمان درس های دانشگاه را هم پیگیری کردیم، در کارشناسی ارشد نرم افزار دانشگاه علم و صنعت،

سال 79 هم به آمریکا رفتیم و در رشته ی هوش مصنوعی دکترای کامپیوتر گرفتیم و سال 84 به وطن بازگشتیم،

در شورای عالی اطلاع رسانی کشور، همان سال 84، معاونت فنی آنجا را به عهده گرفتیم،

و در آنجا کارگروه بازی ها و سرگرمی های الکترونیکی را تاسیس کردیم.

 


2-ضرورت بازی سازی در ایرانِ امروز چیست؟

دلیل این است که دشمن به شکل شدید دارد از آن استفاده می کند و یک رسانه ی جدید است و مخاطب های زیادی هم در ایران، برای خودش فراهم کرده است.

 

و متاسفانه وزارت ارشاد، نزدیک 12 سال این رسانه را رها کرده بود، اصلا هیچ کنترلی بر آن وجود نداشت که بازدهی داشته باشد (و کلا 15 سال است که بازی در ایران آمده است حتی زمانی که کامپیوتر نیامده بود و با سگا، آتاری و ... بازی می کردند. اما با راه افتادن اینترنت، کافی نت ها و گیم نت ها تاسیس شد، که گیم نت ها معمولا بازی هایی را که از غرب می آمد و پیام خشونت و مسائل غیر اخلاقی

داشت را به همراه داشت و به صورت شبکه بازی می شد)


استفاده از رسانه ی بازی، به اینکه خودمان بازی تولید کنیم، اصلا مطرح نبود، بیش تر به عنوان مصرف کننده بودیم، با آمدن ویندوز و بازی های جدید و بالا رفتن گرافیک، بازی هایی مثل ولفنشتاین و بازی های بسیار خشن و سنگین وارد بازار شدند و در بازار ما هم بسیار پر جاذبه بودند، من وقتی از آمریکا برگشته بودم، دیدم بازی هایی که در غرب در رده ی 18سال به بالا محسوب می شود راحت جلوی حرم فروخته می شود، بازی ای مثل GTA    که در 10 کشور اروپایی ممنوع است اینجا راحت ترجمه شده، زیرنویس شده و جلوی حرم حضرت معصومه (س) یا در مشهد این کلوپ ها می فروختند.

 

3- وظایف این بنیاد چیست؟

سه تا وظیفه به عهده ی بنیاد بود:

یکی نظارت بر ورود بازی های خارجی به کشور و تاسیس یک نظام نامه، برای اینکه بازی های خارجی را چگونه می شود کنترل کرد، و فرهنگ استفاده از بازی را درست کنیم و بهبود دهیم.

دوم، حمایت از تولیدات داخلی بود، خصوصا تولیداتی که جنبه ی بومی، ملی، ارزشی و اسلامی دارند.

 

سوم، وارد کردن تکنولوژی ساخت بازی در داخل کشور، و این وظیفه ی سوم شاید از همه ی وظیفه ها سخت تر و سنگین تر بود.

 

ما اولین پروژه ای که شروع کردیم، کاری بود که غربی ها در بخش بازی های یارانه ای برای اینکه یک مقدار کنترل بکنند، رده بندی سنی بود.

آمریکا، ژاپن و کشور های اروپایی، برای خودشان یک نظام رده بندی جداگانه داشتند، ما گفتیم چرا چندتا نظام؟ چرا یک نظام وجود ندارد؟

بعد دیدیم به دلیل تفاوت فرهنگی ای که هست اینها تفاوت قائل شده اند و به طریق اولی، مایی که این همه تفاوت فرهنگی با کشور های غربی، خصوصا کشور های آمریکا و اروپا داریم، باید یک نظامی برای خودمان به وجود بیاوریم.

یک کار عمیقی را از همان اواخر سال 86 شروع کردیم، و دیماه87 رونمایی کردیم به نام اسراء(انجمن رده بندی بومی بازی های رایانه ای ایران) گروه های سنی استخراج شد، بعد 8 رده ی آسیب رسان هم استخراج شد، سعی کردیم ببینیم دلایل آسیب رسان دنیا چه چیزی است مثل استفاده از الکل، مواد مخدر، لحن و گفتار همراه با فحش و کلام رکیک، موارد غیر اخلاقی جنسی، عدم پوشش مناسب، خشونت و ترس بسیار سنگین، نقض ارزش های دینی ملی و...

 

4-آیا این نظام بندی ای که کرده اید رعایت می شود؟ یعنی روندش تمام شرکت های بازی ساز را پوشش می دهد یا اینکه مثلا شرکت های خاصی این نظام بندی را پذیرفته اند و به آن مقررات ملتزم هستند؟

 

با نیروی انتظامی یا جای دیگر هماهنگ کردیم و آنها خیلی مایل هستند که از طریق دادن حق الکشف به افراد یا نظارت عمومی خود مردم، بازی های غیر مجاز از سطح بازار جمع آوری شود.

اما این خود یک حرکت پلیسی جمعی هست، که شاید بعضی بازی ها را تبدیل کند به حالت زیرزمینی.

باید فرهنگسازی استفاده از بازی در سطح خانواده صورت بگیرد، بحث ما روی اطلاع رسانی به خانواده هاست، بحثِ اینکه بازی توسط خودشان خریداری بشود را اصلا کار خودشان نمی دانند، یعنی فکر می کنند که بچه ها باید بخرند، حال اینکه در کشورهای خارجی، 91درصد بازی ها توسط پدر و مادر خریداری می شود، و یکی از دلیل هایش هم این است که قیمت بازی بسیار پایین است، در حالیکه در کشور های خارجی قیمت بازی بالای 60000تومان است، 60000تومان پول توجیبی بچه نیست، در سال 2تا بازی 3تا بازی –خیلی بخواهند بازی کنند- بیشتر نمی خرند، مثل یک کالای سنگینی هست که کسی بخواهد بخرد باید پول حسابی ای خرج بکند، و پدر و مادرها هستند که می روند می خرند و توجه هم می کنند و خودشان هم تا اندازه ای در بازی با بچه ها مشارکت می کنند و از این طریق روی بچه هایشان اشراف دارند.

 

اما اینجا نه، راحت، 1000تومان، 1500تومان، بچه ها می روند می خرند و پدر و مادرهاشان هم هیچ اطلاعی ندارند، ما می خواهیم این فرهنگ سازی بشود و برای فرهنگ سازی هم یک سری انیمیشن تولید کردیم.

 

حدود یک سالی هست که مقوله هایی مانند ناامیدی، افسردگی، ترویج صهیونیسم و فرقه های شیطان پرستی، و انواع چیزهایی که در لایه های دوم و سوم تحلیل بازی ها مطرح می شود، اینها را دیدیم و انشاء الله در یک نمایشگاهی قرار است در دیماه، در معرض دید مسئولان فرهنگی کشور، تحت عنوان جبهه معارضه ی فرهنگی قرار بدهیم.

 

دفتر مقام معظم رهبری ما را مأمور کرده که این محورها را استخراج کنیم و تقریبا ما اکثر بازی های خارجی، که حاوی این محورهای جنگ نرم هستند را شناسایی کردیم، در وحله ی اول به اطلاع مسئولین و با یک طبقه بندی به اطلاع مردم هم خواهیم رساند.

 

کار دوم ما حمایت از تولیدات داخلی بوده، حمایت در خرید نرم افزار، بحث تبلیغاتش، بردن صاحبان تولید نرم افزار به نمایشگاه های خارج از کشور و نمایشگاه های داخلی به صورت مجانی که کارشان را عرضه کنند، تسهیلات مالیاتی، آوردن استاد، گذاشتن دوره های ویژه، تاسیس رشته ارشد گیم، راه اندازی المپیاد گیم و...

و خلاصه یکی از اهداف و آرمانهایی که بنیاد پیگیری می کند، تربیت نیروی انسانی و تولید بازی و تبدیل بازی بازها به بازی سازها می باشد.  

 

5-چرا شخصیت گرشاسپ را انتخاب کردید؟ چرا شخصیت رستم را انتخاب نکردید، با اینکه هم آشناتر است بین مردم ایران،هم اینکه تاکنون کار جذاب و قابل توجهی روی آن نشده است؟

 

ما که در بنیاد ملی بازی های رایانه ای انتخاب کننده نبودیم، خود بخش خصوصی انتخاب می کرد، گروهی که آمد «سوشیانت» را کار کند، یک گروه نسبتاً قوی ای بود (نرم افزار شریف) و ما سوشیانت را از آنها گرفتیم و تبدیلش کردیم به «گرشاسپ». چون بحث زردشتگری در آن مطرح بود، و سوشیانت به عنوان منجی مطرح شده بود.

 

گرشاسپ چیزی از رستم کم ندارد، جد اعلای رستم است و گمنام هم بوده است، تا حالا هم هیچ کس او را نمی شناخته. 

 

اینکه این شخصیت حماسی احیا شود، کاری است که توسط این بازی انجام شد و گرشاسپ نامه ی اسدی طوسی را مطرح می کند و به سر زبانها می اندازد.

 

گرچه ما هدفمان در اصل این نیست که داستان های اساطیری را مطرح کنیم، ما ده ها شخصیت ملی مذهبی در دوران معاصر خودمان،

در دفاع مقدس داریم که باید مطرح بشود.

 


 


نویسنده : واحد نشریه » ساعت 8:56 عصر روز 90/1/21